
غوغای ستـارگان
امشب در سر شوری دارم.
امشب در دل نوری دارم.
باز امشب در اوج آسمانم.
رازی باشد با ستارگانم.
امشب يک سر شوق و شورم.
از اين عالم گويی دورم.
از شادی پر گيرم.
که رِسَم به فلک،
سرود هستی خوانم در بر حور و ملک.
در آسمانها غوغا فکنم.
سبو بريزم. ساغر شکنم ...
امشب يک سر شوق و شورم.
از اين عالم گويی دورم.
با ماه و پروين سخنی گويم.
وز روی مه خود اثری جويم.
جان یابم زین شبها ...
ماه و زهره را به طرب آرم.
از خود بی خبرم ز شعف دارم
نغمه ای بر لبها.
امشب يک سر شوق و شورم.
از اين عالم گويی دورم.
امشب در سر شوری دارم.
امشب در دل نوری دارم.
باز امشب در اوج آسمانم.
رازی باشد با ستارگانم.
امشب يک سر شوق و شورم.
از اين عالم گويی دورم.
(کريم فکور)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر